مالی - اقتصادی- مدیریتی - کارآفرینی

مالی - اقتصادی- مدیریتی - کارآفرینی

گزارش ها، تحلیل ها و مصاحبه های من در حوزه مالی و اقتصاد (اسلامی)، مدیریت و کار آفرینی
مالی - اقتصادی- مدیریتی - کارآفرینی

مالی - اقتصادی- مدیریتی - کارآفرینی

گزارش ها، تحلیل ها و مصاحبه های من در حوزه مالی و اقتصاد (اسلامی)، مدیریت و کار آفرینی

آیا ثبات همیشه تولید بی ثباتی می کند؟


فرضیه بی ثباتی هایمن مینسکی می گوید:

Stability breeds instability!
ثبات؛ تولید بی ثباتی می کند 

 


توضیح اینکه؛ در شرایط رونق اقتصادی و ثبات، وقتی جریان نقدینگی شرکت ها بیشتر از میزان مورد نیاز برای پرداختن دیون آنها می باشد؛ یک حالت رضایت و سرخوشی برای سفته بازی در میان آنها رشد پیدا کرده و دست به استقراض های سنگین می زنند. و به زودی میزان بدهی ها از درآمدهای قرض/ وام گیرنده فراتر رفته که نهایتا منجر به خلق بحران مالی می گردد؛ به این صورت که در نتیجه ی حباب ناشی از این قرض گرفتن های بی مهابا و سودا جویانه، بانک ها و موسسات وام دهنده، بازار اعتبار را حتی برای شرکت هایی که توان بازپرداخت وام و قرض دارند را محدود تر می کنند. در نتیجه اقتصاد شروع به جمع و کوچک تر شدن کرده و بحران آغاز می گردد.


اجازه بدهید این حرف را در یک مثال عینی ببینیم!


فدرال رزرو در سال 2001، نرخ بهره را از 6.5 درصد به 1.75 درصد و سپس در سال 2003 به 1 درصد کاهش داد که این؛ کمترین میزان در 45 سال قبل از آن بود. تا اینکه در ماه می 2004 نرخ بهره را از 1.25 درصد به 5.25 درصد افزایش داد. در همین فاصله 2001 تا 2006 بانک ها حداکثر استفاده را کرده و به تولید ابزارهای مالی مهندسی شده نظیر؛ MBSs, CDOs,CDSs پرداخته که ارزش آنها غالبا از اوراق رهنی و افزایش قیمت مسکن بدست مشتق می شد. بنابراین میان این ابزارها و روند قیمت مسکن همبستگی مستقیمی برقرار بود. به محض افزایش نرخ بهره در سال 2006، وام های فراوانی که بدون پشتوانه و به افراد با درآمد پایین Subprime داده شده بود، شروع به نکول کرد؛ چرا که افزایش میزان بازپرداخت از عهده آنان خارج بود و حاصل آن فروریختن قیمت مسکن به یک مرتبه و به میزان 30 درصد بود. و طبیعتا همه سرمایه گذارانی که در این اوراق مالی مهندسی شده سرمایه گذاری کرده بودند؛ با بحران عدم نقد شوندگی روبرو شدند. این بحران مالی از آمریکا به اروپا و سپس به سایر بازارهای جهانی سرایت کرد و دولت های این بازارها را بر آن داشت تا صدها میلیارد دلار از پول خود مردم و در قالب "طرح نجات دارایی های مشکل دارِ" موسسات مالی Too Big To Fail هایی که وارد این قمار شده بودند، تزریق کنند.


همانگونه که ملاحظه می شود، قرض ربوی (قرضی که سود آن قطعی و در ابتدای قرارداد تعیین می گردد) و ربا، ریشه سیکل رونق (Boom) و رکود (Bust) اقتصادی در بازارهای مالی است.

"Better to go to bed hungry than to wake up in debt!" - Proverb
"آدم، گرسنه به رخت خواب بره بهتر از اینه که در قرض بیدار بشه!"


حال باید چکار بکنیم تا از این سیکل های مخرب فاصله بگیریم و ثباتمان مقدمه بی ثباتی نشود؟


در پاسخ می توان گفت که باید نظام تامین مالی و اعتباراتی را بنا کنیم که کاهش دهنده سیکل رونق و رکود باشند! چگونه؟ با قراردادهای تامین مالی مبتنی بر تقسیم ریسک و دارای سود مشروط و اقتضایی که رفتاری مخالف تشدید سیکل رونق و رکود داشته و به عبارت دیگر؛ Counter Cyclical می باشند! به عنوان مثال، شرایط بد اقتصادی را در نظر بگیرید که در آن کسی رغبت به سرمایه گذاری نمی کند. اگر تعهدات مالی دولت مشروط باشد مثلا با عقد مشارکت واقعی تامین مالی کرده باشد، در اینجاست که دولت می تواند خلاف حرکت سیکل رکود Bust حرکت کرده و با منابع مالی مازاد و آزاد خود به سرمایه گذاری بپردازد.


در حالی که قراردادهای تامین مالیِ ربوی و مبتنی بر تثبیت نرخ سود در آغاز قرارداد، تشدید کننده سیکل رونق و رکود و به عبارت دیگر Pro Cyclical هستند.


امید است با در نظر گرفتن مصیبت های فراوانی که تا به حال نظام اقتصادی و مالی مبتنی بر قرض و ربا بر سر اقتصاد کشور آورده ، و با در نظر داشتن تجربه تلخ جهانی در صدها بحران مالی مخرب ، سیاست گذاران و دست اندرکاران بازار مالی کشور در راستای ایجاد رونق اقتصادی؛ زمینه های بهره مندی هر چه بیشتر از ابزارهای تامین مالی مبتنی بر تقسیم ریسک و دارای سود مشروط و اقتضایی را فراهم آورده و خود پرچم دار بکارگیری آنها باشند. 

و سخن آخر اینکه؛ در نظام تامین مالی مبتنی بر تقسیم ریسک و سود مشروط است که دیگر، ثبات تولید بی ثباتی نمی کند!


امیرعباس زینت بخش

پژوهشگر و نویسنده در حوزه های کارآفرینی، مدیریتی، اقتصادی و مالی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.